پرش به محتوا

دولت کارآمد

کارآمدي را مي‌توان مهمترين شاخص دولت اسلامي دانست. سنجش کارآمدي بدان معنا که دولت براي تحقق اهدافي طرح¬ريزي شده است و فلسفه وجودي آن دستيابي به آن اهداف است، لذا دولتي دولت اسلامي و انقلابي است که هر چه بيشتر توانسته باشد اهداف مدنظر را محقق ساخته و به عبارتي ديگر کارآمدي خود را در عمل به اثبات رساند. وگرنه ناکارآمدي دولت را در سراشيبي بحران مشروعيت قرار داده و حاصل آن اعتبارزدايي از دولت خواهد بود.

کارآمدي به اين معنا است که چه مقدار از اهدافي که براي دولت تعريف کرده‌ايم تحقق پيدا کرده است و دولت با چه هزينه‌هايي و طي چه فرآيندي به اهداف رسيده يا نرسيده است. در نتيجه شاخص اصلي در بررسي مفهوم کارآمدي برشمردن اهداف دولت است. در نظام هاي سکولار اين اهداف تنها به تحقق اهداف مادي خلاصه مي شود، اما در نظام اسلامي، علاوه بر اهداف مادي، تحقق اهداف معنوي و ارزش‌هاي اسلامي نيز از جمله وظايفي است که در دستورکار دولت ها قرار دارد. در نتيجه در نظام جمهوري اسلامي «كارآمدي هم بايد در جهت تحقق خواستها و اهداف اسلامي باشد؛ در جهت پياده شدن و عيني شدن ارزشها در جامعه باشد».

از این رو به شاخصه های دولت کارآمد می توان به: 1ـ دولت انقلابي و عزتمند، 2ـ دولت جهادي، 3ـ دولت پرکار و پرنشاط، 4ـ دولت تحول‌آفرين، 5ـ دولت شايسته‌سالار، 6ـ دولت مردمي و خدمتگزار، 7ـ دولت قانون‌گرا، ¬8ـ دولت فسادستيز و 9ـ دولت چابک اشاره نمود.

دولت کارآمد دولتي است که بتواند در اولين گام، فساد را از وجود و بدنه خود ريشه کن کند. اين امر خطير با تقويت قانون‌گرايي، شايسته سالاري و تقويت بازرسي و نظارت بر عملکردها ممکن خواهد شد. در گام بعدي دولت بايد تلاش کند تا از رشد فساد در سطح جامعه جلوگيري کند و با غلبه بر فساد، بسترهاي کارآمدسازي خود را فراهم آورد.

اولويت دادن به مطالبات مردم و تلاش حداکثري براي رفع مشکلات توده‌هاي جامعه به ويژه طبقات محروم و مستضعف، جلوه ديگري از دولت کارآمد انقلابي است. طبيعي است دولتي که ارتباط تنگاتنگي با مردم ندارد از شناخت اين نيازهاي واقعي جامعه ناتوان است و در تشخيص اولويت‌ها دچار اشتباه محاسباتي خواهد شد و حاصل آن افزايش نارضايتي و واگرايي مردم و دولت و فاصله گرفتن از معيار مردمي بودن و در نهايت بحران ناکارآمدي است.

الگوي مديريت در دولت اسلامي مديريت جهادي است. مديريت جهادي به مثابه آن نوع مديريتي که در شرايط کمبود و وجود موانع متعدد، با احساس تکليف، تعهد انقلابي و رسالت، بتواند کارآمدي خود را در اداره جامعه ثابت کند و در حل معضلات جامعه توفيق داشته باشد. اين الگو از جمله سازوکار‌ها و مؤلفه‌هايي است که دولت جمهوري اسلامي با تجهيز به آن مي‌تواند حلّال مشکلات کشور باشد.

بوروکراسي فربه شده و تنبل، عامل ديگري براي ناکارآمدسازي دولت به حساب مي‌آيد. دولتي که از بوروکراسي عريض و طويل رنج مي‌برد و بخش عمدهاي از درآمدهاي خود را خرج هزينههاي آن مي‌کند، نخواهد توانست سخن از کارآمدي به ميان آورد. اين چالاکي بالاخص در زماني که دولت در جنگي تمام عيار اقتصادي به مقابله با دشمن برخاسته است، بيش از ديگر زمان‌ها اهميت مي يابد.

لذا بر دولتمردان پر واضح است رفتارهای عملیاتی متکی بر سیاست¬های مدل اقتصاد مقاومتی و رفتارهای غیر طایفه ای را سرلوحه اقدام و عمل قرار دهند. جامعه نخبه و شایسته ایرانی مملو از سرمایه های انسانی ثروت آفرین است. بدیهی است، امید به این سرمایه¬های زاینده زنگار ناامیدی را به امید و توکل به اراده¬ی الهی تقویت و متعالی تر خواهد نمود. باشد با تحلیل مؤثر مسائل و رویکردهای دانشی و جهادی منزلت و مشارکت منزه ایران و ایرانی را ارتقا دهیم.

” و درود بر هر آنکه پذیرای هدایت و رستگاریست”

اشتراک گذاری

Share on twitter
Twitter
Share on email
Email
Share on print
Print

مطالب مرتبط

هنوز نظری ندارید ، صدای خود را به زیر اضافه کنید!


افزودن یک دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *